اگر خواهر نزد محمد نرود، محمد نزد خواهرش می رود. برادر ناتنی اش مدت ها چشمش به خواهرش بود و او جوجه معصوم را بازی می کرد. تنها زمانی که دیک خود را از شلوار بیرون آورد، چشمان او به این واقعیت باز شد که می تواند یک معشوقه خوب بسازد. آره و قبل از اینکه به خودش بیاد بیدمشکش چکه میکرد. و اتفاقی که افتاد این بود که آن را در دهانش گرفت. بنابراین ماده ها فقط در چند دقیقه اول مقاومت می کنند، تا زمانی که جلو شروع به دیکته اراده خود به سر کند.
ورود در یک کلمه
من آن جوجه ای که در خیابان راه می رفت لعنت کردم.
نی اره
برادر خواهرش را لعنت می کند
¶ او چاق است، کمون ¶
من همه خیس هستم
♪ اسم بازیگر زن چیه ♪
اما هیکس
اگر خواهر نزد محمد نرود، محمد نزد خواهرش می رود. برادر ناتنی اش مدت ها چشمش به خواهرش بود و او جوجه معصوم را بازی می کرد. تنها زمانی که دیک خود را از شلوار بیرون آورد، چشمان او به این واقعیت باز شد که می تواند یک معشوقه خوب بسازد. آره و قبل از اینکه به خودش بیاد بیدمشکش چکه میکرد. و اتفاقی که افتاد این بود که آن را در دهانش گرفت. بنابراین ماده ها فقط در چند دقیقه اول مقاومت می کنند، تا زمانی که جلو شروع به دیکته اراده خود به سر کند.
کی لیس میخواد؟ من یک لزبین هستم